در اواخر دهه 1800 و اوایل دهه 1900 کلاه حصیری ساحلی مورد استقبال همه قرار گرفت. اما تا زمانی که پرزیدنت تئودور روزولت در سال 1906 از کانال پاناما بازدید کرد.
زمانی که از او در محل ساخت و ساز با کت و شلوار رنگ پریده و کلاه پانامایی عکس گرفته شد این وسیله به شهرت رسید. وزن سبک، پایه تابستانی از قسمت های مساوی معمولی و جلا برخوردار بود. تا سال 1944 صادرات شماره یک اکوادور شد.
سبکهای لبههای پهنتر حدود یک دهه بعد به محبوبیت رسیدند، اگرچه قبلاً به عنوان یک ضروری ساحل در نظر گرفته میشدند.
فرانسیس دی، آدرین ایمز و جودیت وود در طول یک پرتره کنار دریا در دهه 30 با کلاههای حصیری هماهنگ همکاری کردند. بریژیت باردو که در آن زمان تازه وارد شده بود زمانی که در سال 1955 از هدشات گرفته شد لباسی با لبه اغراقآمیز به تن کرد.
لارنس دو موناگان، بازیگر فرانسوی، دو قطعهاش را روی صحنهبرداری فیلم درام Le Genou de Claire در سال 1970 با یک مدل لبهدار کوتاهتر طراحی کرد.
در سال های بعد کلاه های حصیری به هر شکل و شکلی ظاهر شدند. مد البته در این مورد نظر داشت. یکی از اولین نمونههای کلاه حصیری به سبک بلندتر با لبههای فرسوده در سال 1965 بود.
در سال 1976 در راس خانه مد فرانسوی Chloé کارل لاگرفلد مدلی را فرستاد که کلاه قایقرانی با روبان تزئین شده بود. با یک لباس هالتر به سبک یونانی سفید.
بهسرعت به دهه 90 میرسید و سیلوئتهای بزرگتر به چشم میخورد، با ژان چارلز د کاستلباژاک که در سال 1991 با استایل فوقالعادهای که داشت بیشترین را به ارمغان آورد، به طوری که تعیین اینکه کلاه به کجا ختم میشد و پیراهن شروع میشد سخت بود.
سال بعد جیانفرانکو فره، طراح ایتالیایی، هم فدوراهای حصیری لبه کوتاه (یکی با طلا و دیگری با راه راه های سیاه و سفید) و هم کلاه های فلاپی حجیم را برای دو مجموعه مجزای دیور بهار و تابستان 1992 نشان داد (اولی برای آماده لباس پوشیدن و دومی، برای مد لباس).
البته طراحان نمیتوانستند از دادن کلاههای حصیری به لباسهای مد روز مقاومت کنند: آنا سویی دوباره آنها را شبیه کلاههای دزدان دریایی برای مجموعه بهار و تابستان 2007 خود تصور کرد در حالی که کارل لاگرفلد کلاههای مخروطی حصیری را در یک نمایش شنل با الهام از چینی گلدوزی کرد. در سال 2009 در شانگهای برگزار شد.